مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

مطالب برگزیده
آخرين نظرات
  • ۱۵ مهر ۹۴، ۱۴:۴۵ - گمنام
    عالی

۴۶ مطلب با موضوع «واژه ها» ثبت شده است

شب بیدار شدن

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۴ ب.ظ


هر انسانی با دقت در عظمت و شرافت شب قدر، و با تأمل در اثرات آن و  وقایعی که در آن اتفاق می‌افتد، به طور طبیعی به دنبال شناخت بیشتر و آگاهی از جوانب مختلف شب قدر خواهد بود. چنان‌که درک شب قدر، کاری مشکل است، بیان جایگاه شب قدر، نیز دشوار است، و تنها راه‌‏یافتگان به آن شب عزیز، می‌‏توانند واقعیت و حقیقت آن را بیان کنند.
ولی در وصف آن همین بس که از منظر قرآن کرم از هزار ماه برتر است؛ شب قدر، شب باارزش و پرفضیلتی است که با امور مهم و باعظمتى همراه است؛ همانند نزولِ اجمالى قرآن، پیدایش افاضات باطنى و فضاى خاصّ معنوى، تقدیرامور و تعیین سرنوشت‌ها، تدبیر و برنامه‌ریزی‌‏هاى جدید و نزول جبرئیل و فرشته‌‏ها.

 در این‌جا در مجال کوتاه، برآنیم تا هر چه بیشتر ابعاد مختلف این شب را در 4 بخش جداگانه بررسی کنیم:

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

مرا به محراب ببرید....

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ

«فزتُ و ربّ الکعبة...»
با ناله‌ ی امیر مومنان علی علیه السلام، نماز صبح مسجد کوفه به هم ریخت. زهرِ شمشیر به سرعت، در سرِ حضرت جا باز کرد. امام علیه ‌السلام همان طور که روی زمین افتاده بود؛ کمربند خود را باز فرمود و به سر بست. اما باز هم خون از لا به ‌لای کمربند بیرون ‌زد و صورت آن حضرت را کربلاگونه کرد! لب‌های مبارکش دائماً حرکت می ‌کرد: «هذا ما وعدنی الله و رسوله: این همان وعده‌ایست که خدا و پیامبرش به من داده بودند.»
مردم نماز را نیمه کاره رها کردند و به سمت امام دویدند. عبای حضرت را به فرق شکافته بستند و حضرت را به وسط مسجد آوردند. حال حضرت بسیار سنگین بود: «آیا نگفته بودم که این محاسن به زودی به خون سرم رنگین خواهد شد؟!»

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

۱۷۵ شهید بال بسته

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ب.ظ

❤یا لطیف…

در تماشای موج های واهمه ی دریا…

در غروبی سرد نشسته بودم….

سکوت بود و تنهایی…

بی تو و در انتظار تو…

تا تو بیایی و از من بگذری و سکوتم را در هم بریزی…

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

احلی من العسل...

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۳۷ ق.ظ

   خلاصه ای از وصیتنامه  شهید سید قاسم فضلی
وای‌ بر آنهایی که‌ با مشاهدة‌ این‌ همه‌ شهدا در خودشان‌ تحول‌ و دگرگونی‌ به‌ وجود نیاورده‌اند. اینان‌ باید بدانند که‌ زیاد گناه‌ مرتکب‌ شده‌اند و گناه‌ زیاد باعث ‌قساوت‌ قلبشان‌ شده‌ است‌ و بدانند به‌ هیچ‌ علت‌ و عاملی‌ جوابگو نیستند که‌ حضرت‌ علی‌-علیه السلام- فرمود: «امروز روز عمل‌ است‌ وحسابی‌ در کار نیست‌ و فردا روز حساب‌ است‌ و عملی‌ در کار نیست‌.» لذا به‌ این‌ نق‌ زدنها و تبلیغات‌ بیگانگان‌ گوش‌ نکرده‌ و شایعات‌ را گوش‌ نکنید و یا کمبود ها و میل به راحتی و نداشتن تحمل سختی ها یا مسائل دیگر را در سر مپرورانید و یاس و ناامیدی به خود راه ندهید که باعث غفلت از خدا می گردد.وحدت و یگانگی بودن و با هم صمیمی بودن را فوق الاعمال بدانید و بدان عمل کنید تا رستگار شوید...

در آخر از شما التماس دعا دارم. خداحافظ این اولین و آخرین سخنرانی این حقیر «سید قاسم فضلی» بود که به سمعتان رسید. خدا یا! خدا یا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

شهید صفری تبار - شهید صابرین

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴ ق.ظ

💐پاسدار رشید شـهـیـد مـصـطـفـی (کـمـیــل) صـفـری تـبـار بـیـشـه💐



فرزند : اسماعیل

 تاریخ تولد : ۹/۳/۱۳۶۷  

محل تولد : روستای بیشه سر از توابع شهرستان بابل

تاریخ شهادت:۱۶/۰۶/۱۳۹۰ 

محل شهادت : ارتفاعات جاسوسان کردستان

                                                           

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

شهید محمدعلیم عباسی

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳ ق.ظ

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


همیشه ورد زبانش این سخن منصور حلاج بود که:


◄ در عشق دو رکعت نماز است که وضویش جز با خون میسر نمی شود» ...


در عملیات کربلای 5 هنگام وضو گرفتن بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و توانست با وضوی خویش نماز عشق را ادا کند.


♥ شهید محمدعلیم عباسی ♥



  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت