مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

مطالب برگزیده
آخرين نظرات
  • ۱۵ مهر ۹۴، ۱۴:۴۵ - گمنام
    عالی

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

وصیت نامه حضرت علی(ع)

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۱ ب.ظ

حضرت علی(ع) در واپسین لحظات حیات باعزت و عظمت خویش، وصیت گهربار و سرشار از نکات آموزنده داشتند.

به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در سالروز ضربت خوردن مولی‌الموحدین حضرت ابوتراب علی بن ابی طالب(ع) نکاتی از وصیت‌نامه آن حضرت خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن را مرور می‌کنیم.

این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت می‎کند: به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی می‎دهد و اقرار می‎کند که محمد بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان پیروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانی من از آن خداست. شریکی برای او نیست، من به این امر شده‎ام و از تسلیم شدگان اویم.

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش می‎کنم:

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

شب غربت /استاد سازگار

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۵ ب.ظ

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود

فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود

دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او

صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود

دانی چرا جبین علی را شکافتند؟

زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

شب بیدار شدن

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۴ ب.ظ


هر انسانی با دقت در عظمت و شرافت شب قدر، و با تأمل در اثرات آن و  وقایعی که در آن اتفاق می‌افتد، به طور طبیعی به دنبال شناخت بیشتر و آگاهی از جوانب مختلف شب قدر خواهد بود. چنان‌که درک شب قدر، کاری مشکل است، بیان جایگاه شب قدر، نیز دشوار است، و تنها راه‌‏یافتگان به آن شب عزیز، می‌‏توانند واقعیت و حقیقت آن را بیان کنند.
ولی در وصف آن همین بس که از منظر قرآن کرم از هزار ماه برتر است؛ شب قدر، شب باارزش و پرفضیلتی است که با امور مهم و باعظمتى همراه است؛ همانند نزولِ اجمالى قرآن، پیدایش افاضات باطنى و فضاى خاصّ معنوى، تقدیرامور و تعیین سرنوشت‌ها، تدبیر و برنامه‌ریزی‌‏هاى جدید و نزول جبرئیل و فرشته‌‏ها.

 در این‌جا در مجال کوتاه، برآنیم تا هر چه بیشتر ابعاد مختلف این شب را در 4 بخش جداگانه بررسی کنیم:

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

مرا به محراب ببرید....

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ

«فزتُ و ربّ الکعبة...»
با ناله‌ ی امیر مومنان علی علیه السلام، نماز صبح مسجد کوفه به هم ریخت. زهرِ شمشیر به سرعت، در سرِ حضرت جا باز کرد. امام علیه ‌السلام همان طور که روی زمین افتاده بود؛ کمربند خود را باز فرمود و به سر بست. اما باز هم خون از لا به ‌لای کمربند بیرون ‌زد و صورت آن حضرت را کربلاگونه کرد! لب‌های مبارکش دائماً حرکت می ‌کرد: «هذا ما وعدنی الله و رسوله: این همان وعده‌ایست که خدا و پیامبرش به من داده بودند.»
مردم نماز را نیمه کاره رها کردند و به سمت امام دویدند. عبای حضرت را به فرق شکافته بستند و حضرت را به وسط مسجد آوردند. حال حضرت بسیار سنگین بود: «آیا نگفته بودم که این محاسن به زودی به خون سرم رنگین خواهد شد؟!»

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت

۱۷۵ شهید بال بسته

مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ب.ظ

❤یا لطیف…

در تماشای موج های واهمه ی دریا…

در غروبی سرد نشسته بودم….

سکوت بود و تنهایی…

بی تو و در انتظار تو…

تا تو بیایی و از من بگذری و سکوتم را در هم بریزی…

  • مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت