شیطان از انتشار لیلی می ترسد
مسجد امیرالمؤمنین روستای رمنت | شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ
شیطان از انتشار لیلی می ترسد
شیطان غرور داشت، سجده نکرد. گفت: من از آتشم و لیلی گِل است.
خدا گفت: سجده کن، زیرا که من چنین می خواهم.
شیطان سجده نکرد ...
سرکشی کرد و رانده شد؛ و کینه لیلی را به دل گرفت ...
شیطان قسم خورد که لیلی را بی آبرو کند و تا واپسین روز حیات فرصت خواست.
خدا مهلتش داد ...
اما گفت: نمی توانی، هرگز نمی توانی!
لیلی دردانه من است. قلبش چراغ من است و دستش در دست من ...
گمراهی اش را نمی توانی! حتی تا واپسین روز حیات ...
شیطان می داند لیلی همان است که از فرشته بالاتر می رود
و می کوشد بال لیلی را زخمی کند.
عمریست شیطان گرداگرد لیلی می گردد.
دستهایش پر از حقارت است و وسوسه
او بدنامی لیلی را می خواهد. بهانه ی بودنش تنها همین است.
می خواهد قصه لیلی را به بی راهه کشد.
نام لیلی، رنج شیطان است.
شیطان از انتشار لیلی می ترسد.
لیلی عشق است ... و شیطان از عشق واهمه دارد ...
از کتاب "لیلی نام تمام دختران زمین است" عرفان نظرآهاری