به او اعتماد کن
- ۱ نظر
- ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۲۴
حضرت علی(ع) در واپسین لحظات حیات باعزت و عظمت خویش، وصیت گهربار و سرشار از نکات آموزنده داشتند.
به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در سالروز ضربت خوردن مولیالموحدین حضرت ابوتراب علی بن ابی طالب(ع) نکاتی از وصیتنامه آن حضرت خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن را مرور میکنیم.
این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت میکند: به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی میدهد و اقرار میکند که محمد بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان پیروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانی من از آن خداست. شریکی برای او نیست، من به این امر شدهام و از تسلیم شدگان اویم.
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش میکنم:
«فزتُ و ربّ الکعبة...»
با ناله ی امیر مومنان علی علیه السلام،
نماز صبح مسجد کوفه به هم ریخت. زهرِ شمشیر به سرعت، در سرِ حضرت جا باز
کرد. امام علیه السلام همان طور که روی زمین افتاده بود؛ کمربند خود را
باز فرمود و به سر بست. اما باز هم خون از لا به لای کمربند بیرون زد و
صورت آن حضرت را کربلاگونه کرد! لبهای مبارکش دائماً حرکت می کرد: «هذا
ما وعدنی الله و رسوله: این همان وعدهایست که خدا و پیامبرش به من داده
بودند.»
مردم نماز را نیمه کاره رها کردند و به سمت امام دویدند. عبای
حضرت را به فرق شکافته بستند و حضرت را به وسط مسجد آوردند. حال حضرت بسیار
سنگین بود: «آیا نگفته بودم که این محاسن به زودی به خون سرم رنگین خواهد شد؟!»